فکر می کردم که چه بنویسم! چند جمله ای از ذهنم گذشت، جالبش دیدم! ضمن تقدیم تا چند وقتی به خاطر امتحانات عذر بنده را بپذیرید.
و اما جمله: √مغز مشت گره کرده ایست که می کوبد بر سر جهل! خوشا آنان که مشت هایشان را گره کرده اند! و چه قدر بی مغز اند کسانی که مشتی گره کرده در بساطشان نیست! پروردگارا گره های مغزم را زیاد فرما تا گره مشتم قوی تر شود!
و بعدی: √ "سوختن" یعنی، آتش به پرّ و بال زدن! و نمی گیرد عاشق پرّ و بال جز با "سوختن"! پروانه وقتی پر گرفت، که آتش پر و بالش را گرفت. و همه می سوزند!... بعضی در آتش دوزخ، برخی در حسرت بهشت! و عده ای سوخته ی تماشایند، تماشای یار! آنان اند که بهشت را در اشتیاق خود می سوزانند! خوشا آنان را!
التماس دعا
+ نوشته شده در سه شنبه 89/10/28ساعت 9:56 صبح  توسط بی.سیم.چی (( اّ ))
|