بسم الله الرحمن الرحیم

وَهُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَیَنْشُرُ رَحْمَتَهُ ? وَهُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ

او کسی است که باران سودمند را پس از آنکه مأیوس شدند نازل می‌کند و رحمت خویش را می‌گستراند؛ و او ولیّ و (سرپرست) و ستوده است!(28)

نبار ای باران؟! نیا ای باران؟! که کویر جای تو نیست! نبار که باریدنت جز بر ترک های عبوس و خشک کویر دلها نمی افزاید! نبار که کویر جای تو نیست! خدایا تو ارحم الراحمینی! باران پیش کشمان! سنگ نبارد از آسمان بر دلهای گناه، شکراً جزیلاً جداً!! و گیرم که ببارد باران! با نباریدن دلها چه کنیم؟! با بیابان بی آبان دلهای گنه کار چه کنیم؟!که باریدن باران بر این کویر شوره زار جز بر ترک های خشک و عبوسش نخواهد افزود! و چرا ببارد باران؟ و کجا ببارد باران؟ خوبانمان وقتی فرائض واجب را ذبیح فضائل مستحب و بدهایمان محرمات را تبرکاً واجب و واجبات را تقرباً حرام می نمایند. رشته ی پیوندهای برادری با ترک صله ارحام پاره و خشک! حرمت ها شکسته و زبان ها حریص دریدن آبروها و گوش ها تشنه استماع آن! چشم های سفید چشم سفیدان، سیاه به سیاهی سیاهه کاران! دست و پای جوارح بی تاب دست اندازی به حریم و خط و نشان حضرت رب العالمین! و جوانح دست و پای، بی دست و پا تر از همیشه در خویشتن داری و نگاه داشتن انسان از تجاوز به حریم الله! تو بگو کجا ببارد باران؟! در این کویر؟!!! باران با مهدی (عج) است و مهدی غریب است و قریب است که ویران شود عالم  از غربت او! آری باران هم این روزها غایب است! ای باران مبار که ما جایی برای تو نگذاشتیم! مبار شاید نیامدنت بیدار کند خفتگان طلب کار را! که باریدنت غره می کند غافلان را! و نیش پوزه ی بوزینه های منکر عذاب را باز! مبار که چشم سیاه چشم چران ها لیاقت دیدن تو را ندارد! و دیشب در شهر ما باران آرام و آهسته نیمه های شب که خفته بودند همیشه خفتگان، شروع به بارش کرد! نمی دانم به شوق کدامین شب زنده دار! اما تا که پرتو خورشید روشن کرد کمی آسمان را و جنبید تن غافلان گستاخ باران که چشم دیدن ما را نداشت ایستاد و دیگر نبارید! و این تو پوزی باران بود به یاران شیطان! مبار ای باران که گوش هایی که غرق در شنیدن های موسیقی های مجاز!! است لیاقت غرق شدن در صدای زیبای تو را ندارد! مبار که تن عرق آلود در رنج گنه کاران حیف است آلوده کند پاکی عرق آسمان را! 82% کاهش بارندگی در کشور ایران 100% حکایت از حرف زدن آسمان دارد با زمینی که 8 سال خون بارید برای آسمان! و زمینیانش بعضاً روی آن خون ها پیاده روی کردند و لبخند زدند به همه آن غیرت های آسمانی! غیرت 13 ساله ای که نارنجک شد زیر تانک و ترکاند و لرزاند همه دنیا را کجا و بی غیرتی و بی عفتی جوان درازی که دست در ابروهای مردانه خود می برد کجا؟ از مرد بودن خود پشیمانند!!!، اگر بدانند! عفت و پاکدامنی بانوانی که ندید حتی نور آفتاب تنشان را کجا و بی عفتی عروسک های کثیف شیطان کجا که بصیرت باشد چشمانمان را خواهیم دید چگونه شراره ی شرور و شری که از هیکل نحسشان ساطر است در بند دوزخ می کشد خودشان و کسانی را که قدر ساتر بودن خدایشان را ندانستند! می دانم که عده ای بعد از خواندن این متن خواهند گفت که تند رفتی اخوی! و نمی شود هر کسی را که زیر ابرو برداشت(حالم به هم می خورد) یا تیپ کفار را زد یا دخترک بد حجاب را، مرتد خواند و مانعی برای نزول رحمت الهی و عاملی برای نزول بلا! لکن متاسفانه راقم این سطور عقیده بر جدا بودن ظاهر از باطن ندارد و معتقد است از "کوزه همان برون تراود که در اوست"! خیانت است به انسانیت و انسان و دین و دیانت که شبهه بیاندازیم : "مهم دله!!" "مهم نیته"!! و ... که دل و نیت هیچ گاه خلاف آنچه از آدمی سر می زند نیست و عمل نیز خلاف آنچه در دل و نیت است نمی باشد! بگذریم....

سخنی هم با دوستان!

بیاییم و دست برداریم از پرداختن به سیاست تا آنجا که یادمان از دیانت برود! تف بر روی سیاستی که غافل کند انسان را از خدا! و درود بر سیاستی که در خدمت دین است! هشدار می دهم که این روزها سیاستی که بهانه "سیاست ما همان دیانت ماست" علم کردیم بدجوری گرفتار کرده ما را و غافل ماندیم از معنویت و توجه به معنا! غافل ماندیم از اینکه سیاستی که بر خواسته از دریای تهذیب نفس نباشد بازی شیطان است با طلحه و زبیر ها! بپردازیم کمی به عقاید و تحکیم آن، سیاست پوشالی قدرتی ندارد جز قدرت عجیب غفلت زایی! طلحه و زبیر درس بزرگی است برای کسانی که ادعای خواص بودن دارند قلم به دستند و میکروفون به حلق و واقعا هم سیاست مدارند ولی به دلیل ضعف عقاید رو در روی امام خویش هم شمشیر می کشند! طلحه و زبیر عالم به روز بودند ولی عقایدشان محکم نبود، کار دستشان داد! عالم به روز بودن بسیار خوب است و بسیار بد! بسیار خوب است اگر عقاید انسان محکم باشد و علم به روز در خدمت آن و بسیار بد است در صورتی که در اثر ضعیف بودن عقاید در خدمت مطامع نفسانی و دنیا پرستی و زر اندوزی قرار گیرد!!

و السلام